Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1401 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
media
U
مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
magnetic materials
U
مواد مغناطیسی
ferroxcube
U
مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
productions
U
ساخت مواد برای فروش
dope
U
مواد مخدرغیرمجاز برای اسب
dopes
U
مواد مخدرغیرمجاز برای اسب
mantling
U
مواد لازم برای پوشش
production
U
ساخت مواد برای فروش
products
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
barrier material
U
مواد لازم برای ساختن موانع
product
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
keying material
U
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
k ration
U
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
spray attack
U
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
to frisk
[a person]
U
دست روی بدن کسی کشیدن
[در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
optical
U
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
casual labour
U
کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
scratch file
U
نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
bacteriolysis
U
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
sleeve
U
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeves
U
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
splices
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
spliced
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splicing
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splice
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
density
U
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
densities
U
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
oxides
U
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
oxide
U
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
work file
U
نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
degausser
U
وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
strip
U
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
solenoid
U
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
encoding
U
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
library
U
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
yoke
U
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
cassette
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
libraries
U
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
cassettes
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux
U
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
dropped
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
write
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
drops
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
writes
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
dropping
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
ferric oxide
U
که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
ferrite
U
که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
frame
U
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
compacting
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
recorders
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
compacts
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
DCC
U
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
splice
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
degausser
U
وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
deflection
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
material
U
مواد
materials
U
مواد
provisions
U
مواد
supplies
U
مواد
acaricide
U
مواد کنه کش
organic compound
U
مواد شیمیایی
organic compound
U
مواد آلی
indirect materials
U
مواد غیرمستقیم
fission products
U
مواد اتمی
nutrition
U
مواد غذائی
overburden
U
مواد رویی
stocks
U
مواد ذخیره
purview
U
مواد اساسی
fine aggregate
U
مواد ریز
raw materials
U
مواد خام
assets
U
مواد لازم
lubricants
U
مواد روغنی
medics
U
مواد دارویی
explosives
U
مواد سوزا
lubricant
U
مواد روغنی
off the shelf
U
مواد در دسترس
radioactive material
U
مواد رادیواکتیو
mineral
U
مواد معدنی
proteins
U
مواد سفیدهای
protein
U
مواد سفیدهای
qualifying clauses
U
مواد اصلاحی
colorant
U
مواد رنگی
cohesive material
U
مواد چسبا
operating supplies
U
مواد کمکی
raw materials
U
مواد اولیه
fixes
U
مواد مخدره
fix
U
مواد مخدره
oddments
U
مواد گوناگون
sealing compound
U
مواد ضد نشت
glacial drift
U
مواد یخرفته
organic materials
U
مواد الی
accessory substances
U
مواد فرعی
joint filler
U
مواد درزبندی
materials handling
U
جابجایی مواد
materials management
U
مدیریت مواد
natural products
U
مواد طبیعی
materials requisition
U
درخواست مواد
materials transfer notes
U
دستورانتقال مواد
raw material
U
مواد خام
material costs
U
هزینههای مواد
material control
U
کنترل مواد
joint filling compound
U
مواد درزبندی
joint sealing material
U
مواد درزبندی
narcotic drugs
U
مواد مخدر
producer's goods
U
مواد تولیدی
jointing material
U
مواد پرکننده
material balance
U
موازنه مواد
petroleum
U
مواد نفتی
suspended load
U
مواد غوطه ور
supplies officer
U
مسئول مواد
cryptomaterial
U
مواد رمز
direct material
U
مواد مستقیم
miscellaneous provisions
U
مواد متفرقه
substitute material
U
مواد جانشینی
practice material
U
مواد تمرینی
printed matter
U
مواد چاپی
bill of material
U
فهرست مواد
prints
U
مواد چاپی
composite material
U
مواد مرکب
dissolved solids
U
مواد محلول
muffling material
U
مواد میرایی
testing of materials
U
ازمایش مواد
coherent materials
U
مواد چسبنده
cohesive materials
U
مواد چسبنده
letter press
U
مواد چاپی
print
U
مواد چاپی
printed
U
مواد چاپی
defense articles
U
مواد پدافندی
fixed material
U
مواد پایدار
active material
U
مواد عامل
explosive ordnance
U
مواد منفجره
washing agent
U
مواد شوینده
alluvial deposit
U
مواد رسوبی
instruction material
U
مواد درسی
intromission
U
مواد الحاقی
instructional material
U
مواد اموزشی
insulating compound
U
مواد عایق
insulating material
U
مواد عایق
feed stock
U
مواد اولیه
fatigue of material
U
فرسودگی مواد
fertile meterial
U
مواد بارخیز
balsamic materials
U
مواد بلسانی
backing material
U
مواد محافظ
inorganic materials
U
مواد غیرالی
excess stock
U
مواد اضافی
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
incentive
1
affixation
1
gorse melatonin
1
if you have any question please ask us , we are here to help
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com